تو ای پدر،مادر،برادر و خواهرم بعد از من برایم هیچگونه ناراحتی نکنید و بر ایمانتان بیفزایید،که خدا صابرین را دوست دارد.
افتخار کنید که فرزندتان در راه خدا کشته شده است و انتظارم از شما این است که بعد از شهادتم هیچگونه لباس سیاه بر تن نپوشید و برایم عزاداری نکنید که اجرم در پیش خدا کاسته می شود.
از شما تقاضا می نمایم که برای نابودی کفار و منافقین برخیزید،به امید ظهور حضرت مهدی(عج)و پیروزی مسلمین در سراسر جهان.
حاج علی رنجبر پدر شهید حسین رنجبر اندر احوالات فرزند شهیدش اینگونه بیان میکند: پسرم حسین در سال 1345 بهدنیا آمد و در سن 14 سالگی یعنی سال 1360 عضو پایگاه بسیج روستا شد و در برنامههای آموزشی پایگاه مقاومت فعالیت میکرد تا این که اعلام شد 15 سالهها میتوانند به جبهه بروند.
او نیز ثبتنام کرد و در دوره آموزش نظامی شرکت کرد، عازم جبهه شد و سرانجام در سال 1361 در جبهه کوشک به شهادت رسید.
من در آن زمان بهعنوان بسیجی به جبهه میرفتم، بنده در عملیات بیتالمقدس در بخش تخریب فعالیت داشتم، وقتی که به مرخصی میآمدم حسین به من میگفت: «بابا! چطور تو همیشه به جبهه میروی، من هم میخواهم بروم، اما چون تو نیستی مادر به من اجازه نمیدهد و میگوید باید پدرت باشد تا به تو اجازه دهد.»
یک روز به او گفتم: «بیا قرعهکشی کنیم اگر اسمت افتاد تو برو، او هم قبول کرد.» 10 تا تکه کاغذ گرفت و آن را به دو قسمت تقسیم کرد، پنج تکه را به من داد و پنج تکه دیگر را خودش گرفت.
نمیدانم چه حقهای زد که بالاخره اسم خودش درآمد ولی من هیچ مخالفتی نکردم، اما به او گفتم تو دانشآموزی و باید درس بخوانی، مگر امام نفرمود که شماها باید آیندهساز مملکت باشید، او در جوابم گفت: «پدر جان! اگر من شهید شوم تو میتوانی داغ مرا تحمل کنی، اما اگر تو شهید شوی من چگونه میتوانم با 5 خواهر و یک برادر و مادر داغ تو را تحمل کنم؟ پدر این سختتر است، پس بگذار من بروم.»
حسین فرزند دوم ما و اولین فرزند پسرمان بود، او بسیار مودب، منظم، پُرکار و درسخوان بود، آن زمان در روستا مدرسه نداشتیم و حسین مجبور بود برای درس به روستای صیدکلا برود البته باید گفت که همه معلمها از او راضی بودند.
پسر شهیدم آنقدر عمیق فکر میکرد که یکبار برادرم به او گفت: «تو سن و سالی نداری، به جبهه نرو.» اما او در جواب برادرم گفت: «من لباس بسیجی پوشیدم و سرباز امام زمان (عج) هستم و هم سرباز امام خمینی و به پوشیدن این لباس افتخار میکنم و کسی که این لباس را پوشید و این راه را انتخاب کرد باید تا آخرین نفس در مقابل دشمن ایستادگی کرده و از وطن دفاع کند، من برای حمایت از دین، کشور و ناموسم میروم و همه باید همت کنند تا دشمن را سر جایش بنشانند.»
به گزارش فارس، شهید حسین رنجبر فرزند علی و ربابه، چهارم مهرماه 1345 در شهرستان نور دیده به جهان گشود و بهعنوان نیروی پیاده از لشکر ویژه 25 کربلا در 26 شهریور 1361 بر اثر اصابت ترکش در جبهه کوشک، جام شهادت را سرکشید.